حقوق بشر حقوقی بنیادین و انتقال ناپذیر است که برای حیات نوع بشر اساسی تلقی میشود.
تاکنون تعریف چندان دقیقی از حقوق بشر که مورد پذیرش عمومی باشد ارائه نشده و این امر خود مشکلی مهم برای تنظیم بین المللی آن بودهاست. تعریف مذکور در بالا میتواند تصویری کلی ومبهم از ماهیت این حقوق به دست دهد. در هر صورت در نوشتههای حقوقی معاصر حقوق بشر به نحو فزایندهای در سه مقوله جداگانه تقسیم شدهاست:
در حال حاضر حقوق بشر یکی از مهمترین موضوعات در حقوق بین الملل معاصر است، حساسیت بسیاری نسبت به رعایت آن وجود دارد و اسناد جهانشمول متعددی بر مدون کردن این حقوق کوشیدهاند، در بسیاری از کشورها نهادها و کمیتههایی برای پیگیری این موضوع در نظر گرفته شده و یا حتی وزارتخانهای با عنوان حقوق بشر تأسیس شدهاست. و نهایتا در سازمان ملل نیز تلاشهای مستمر کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل متحد منجر به ایجاد شورای حقوق بشر به عنوان یکی از ارکان سازمان ملل متحد گردیدهاست، شورایی که در جایگاهی هم طراز با شورای امنیت این سازمان و اختیارات اجرایی گسترده تری از سلف خود (کمیسیون حقوق بشر) یکی از دو اهرم اصلی اجرای تصمیمات ملل متحد میباشد. رعایت کامل حقوق بشر از نگرانیهای همیشگی سازمانهای جهانی است، لویزا آریور رییس کمیساریار عالی حقوق بشر سازمان ملل در این باره گفته است: «هیچ کشوری در جهان حقوق بشر را بطور کامل رعایت نمیکند.» [?]
اندیشه تدقیق و حفظ حقوق بشر قدمتی به درازای تمدن انسانی دارد، ردپای این اهتمام را میتوان در منشور کوروش کبیر پس از فتح بابل در سال ??? ق.م که بر کتیبهای گلی به زبان اکدی زبان مردم بابل و زبان بین المللی آن روزگار نوشته شده به روشنی مشاهده کرد.
در دوران جدید اروپا و آمریکا نیز میتوان این متون را تاریخ ساز دانست:
اندیشه حمایت از حقوق بنیادین بشر پس از جنگ جهانی دوم به اوج خود رسید، یکی از نخستین اقدامات سازمان ملل تصویب و انتشار اعلامیهای بود که با اتفاق نظری چشمگیر میان اعضای این جامعه روبرو شد و مفاد آن نیروی اخلاقی اساسی و راهنمای جامعه بین المللی توصیف شد.